English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9419 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
z section U پروفیل "زد"
section U نیمرخ
section U شعبه
section U رسدتوپخانه
section U قبضه توپ
section U رسددریایی یا هوایی
section U بره
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
t section U عضو " T "
t section U پروفیل " T "
section U رسد
section U جوخه
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U برش
section U مقطع
section U برشگاه
section U بخش قسمت
section U قطعه
section U دسته
section U گروه دایره
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت
section U بخش
program section U بخش تهیه برنامه ها
program section U بخش برنامه ها
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
personnel section U قسمت پرسنلی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
project section U بخش تهیه پروژه ها
project section U بخش تهیه طرحها
main section U قسمتاصلی
control section U بخش کنترل
radial section U برش شعاعی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
rectangular section U مقطع مستطیلی
regular section U پروفیل نرمال
personnel section U کارگزینی
box section U مقطع قوسی سکل
oblique section U مقطع اریب
honeycomb section U شانهعسل
coil section U مقطع بوبین
conic section U مقطع مخروطی
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
flotation section U بخششناور
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطع مایل
dining section U قسمتغذاخوری
center section U بال میانی
built up section U مقاطع مرکب
overflow section U قسمت سر ریز سد
compact section U مقطع فشرده
butt section U قسمتهدف
crown section U برش در کلید قوس
section charge U خرج جزء جزء
section chief U رئیس قبضه
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
section of dike U نیمرخ راه
structural section U مقطع سازهای
standard section U پروفیل استاندارد
section of valley U نیمرخ عرضی دره
staff section U قطعات سمبه
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
section charge U خرج چند قسمتی
root section U مقطع ریشه
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
rolled section U مقاطع نوردشده
weaving section U منطقه همبری
weaving section U منطقه تقاطع
trough section U مقطع ناودانی
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trenched section U زیرگاه صندوقهای
transverse section U برش متقاطع
transverse section U مقطع عرضی
transversal section U برش عرضی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
staff section U بخش ستادی
full section U برش کامل
horizontal section U برش افقی
data section U بخش داده ها
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
tip section U قسمتنوک
longitudinal section U برش طولی
longitudinal section U نیمرخ طولی
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
wallet section U قسمتکیفپول
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
half section U نیم مقطع
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
half section U نیم برش
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
gauging section U برش اندازه گیری
golden section U برش زرین
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
transition section U مقطع تبدیل
cross-section U سطح متقاطع
longitudinal section U برش طولی
build up section U مقاطع مرکب
gun section U رسدتوپ
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
advance section U قسمت جلویی
auxiliary section U برش کومکی
axial section U برش محوری
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U سطح مقطع
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U برش عرضی
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section U مقطع عرضی
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
control section U قسمت کنترل
rail section U بخشریل
radio section U بخشرادیو
pipe section U قسمتلوله
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
aircraft section U قسمت هواپیمایی
air section U رسد هوایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
cross section U رویه برش
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
cross section U مقطع
cross section U سطح مقطع عرضی
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
circular cross section U مقطع گرد
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
cross section area U سطح مقطع
data control section U بخش کنترل داده
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
cross section of a road U بخشعرضیجاده
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
absorption cross section U مقطع جذب
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
wall stack section U بخشدودکشدیواری
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
cross section of an airbrush U بخشعرضیرنگپاش
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
section of a berry: grape U قسمتهایمختلفانگورحبهای
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
cross section of a gravity dam U قسمت
cross section of a reflecting telescope U قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a liquid compass U قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of an arch dam U بخشعرضیهلالیسر
cross section of a refracting telescope U بخشعرضیبازتابتلسکوب
cross section of a power plant U قسمتعرضینیروگاه
cross section of a reflex camera U قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
section of a pome fruit: apple U قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
cross section of an electron microscope U بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a buttress dam U قسمتحایلموربسر
section of a stone fruit: peach U قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
cross section of an embankment dam U گودالکنندهشده
section of a follicle: star anise U قسمتهایمختلفبرگه
effective collision cross section U سطح مقطع برخورد موثر
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
multi section type rotary switch U سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
cross section of a hydroelectric power station U قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
base course U لایه شالوده
base 0 U decimal
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
base course U قشر پی راه
base 0 U پایه 01
first base U اولینپایگاه
base course U قشر لعاب
base course U لایه اساس قشر اساس
second base U دومینپایگاه
to base one self U تکیه کردن
to base one self U اعتماد کردن
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
sub base U زیر قشر
sub base U زیر بستر
r base U ار- بیس
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
Recent search history Forum search
0سلام لطفا پاراگراف زیر رو ترجمه کنید
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com